سوینسوین، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

باتوبهشتی میشوم

شمال - نور - رویان

1393/6/15 10:11
نویسنده : حدیث
633 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشبه مرخصی  بودم صبح حرکت کردیم به سمت شمال اینبار بعد مدت­ها از جاده هرازرفتیم آخه من عاشق کلاردشتم و عباس­ آباد، جاده خیلی خلوت بود وهوا عالی ناهارو تو آمل خوردیم بعد حرکت کردیم سمت رویان­ و آب پری ونور بعد ازاسکان و کمی استراحت تصمیم گرفتیم بریم دریا دوماه پیش که بردیمت دریا از اینکه پاهات خیس میشد و ماسه ها به پات میچسبیدن خیلی ناراحت میشدی اما اینبار فرق میکرد اولش یه ذره معذب بودی ولی بعدش دیگه ما نمیتونستیم کنترلت کنیم دوس داشتی بری وسط دریا تمام تلاش بابا این بود که شمارو کنترل کنه همه توساحل نگاهشون به شما بود و غریق نجات اومده بود کنارت و برات سوت میزد و خلاصه کلی سربه سرت گذاشت  جمعه صبح دوباره بردیمت دریا کلی بازی کردی و بعدش حرکت کردیم سمت چمستان و بعد ناهار به سمت تهران حرکت کردیم

این عکسات تو رستوران لاله زار آمل

اینم عکسات لب دریا


رااااستی توماشین بودیم مامانی زنگ زد برگشتی سمت من گفتی مامان کیه کیه

وای الهی قربونت برم که داری حرف میزنی گلم و این مامان کیه رو برای اولین بود که میگفتی

 

پسندها (4)

نظرات (1)

مامانی معین
7 مهر 93 11:24
جانم عزیزم خوشگل دخملی