برای مخاطب خاصم
دیروز تو پارک خانمو اقایی رو دیدم که یه فرزند با نارسایی مغزی داشتن حدودا هفت ساله سوار بر تاب پدر تاب را هل میداد و مادر روبروی فرزند مدام تکرار میکرد پسرم داره با لباس ابی تاب سواری میکنه حالا بگو لباست چه رنگیه... وپسر به سختی و دست و پا شکسته میگفت ابی و مورد تشویق پدر و مادرش قرار میگرفت موقع سرسره سواری مادر هم همراه فرزندش از پله ها بالا رفت... یه ان احساس کردم که چقدر برای این پدر و مادر ارزش قایلم حتی در زمان تفریح فرزندشان هم مادر دست از اموزش و تلاش برای بهبود پسرش بر نمیداشت بهشت حق مسلم چنین پدران و مادرانیست که چنین عاشقانه برای فرشته زندگیشان از جان مایه میگذارند وقتی مادر میشی تازه پی به حقیقت این جمله میبری که یه مادر حاضر است خاری که به پای فرزندش میره به چشم اون بره وقتی به اون مادر نگاه میکردم اسطوره ای از صبر را میدیدم از همین جا برایش سلامتی ارزو میکنم تا همیشه این طور عاشقانه برای فرزندش مادری کند والگویی برای همه مادران باشد.امین